sadmemory



نیما یوشیج شاعریست که معیارهای به ظاهر تغییرناپذیر هزارساله شعر فارسی را با شعرهایش تحول بخشید. گلچین اشعار نیما را در مجله ستاره بخوانید.

ستاره | سرویس فرهنگ و هنر - علی اسفندیاری که با نام نیما یوشیج معروف است؛ سال 1276 هجری شمسی در روستای یوش شهرستان نور، به‌دنیا آمد. نیما یوشیج پدر شعرنو نام دارد و کسی است که شعر بی‌وزن معاصر به او وام‌دار و مدیون است. دوازده ساله بود که به‌همراه خانواده به تهران رفت و در مدرسه عالی سن لویی مشغول تحصیل شد.

علی اسفندیاری در سال 1300 خورشیدی نام خود را به نیما تغییر داد. همان سال منظومه قصه رنگ پریده را که یک سال پیش سروده بود در هفته‌نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند. این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی را برانگیخت. 

شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند. اما به تدریج پیروانی پیدا کرد و توانست معیارهای هزارساله شعر فارسی را که تغییرناپذیر می‌نمودند، با اشعارش تحول ببخشد. مجموعه اشعار فارسی نیما قصه رنگ پریده»، منظومه نیما»، خانواده سرباز»، ای شب»، افسانه»، مانلی»، افسانه و رباعیات»، ماخ اولاً»، شعر من»، شهر شب و شهر صبح»، ناقوس قلم انداز»، فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ»، آب در خوابگه مورچگان» و مانلی و خانه سریویلی» هستند و اشعار طبری نیما در کتاب روجا» جمع‌آوری شده‌اند.

نیما درحالی‌که به علت سرمای شدید یوش، به ذات‌الریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تأثیری نداشت و در 13 دی 1338 درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد. سپس در سال 1372 بنا به وصیت وی پیکر او را به خانه‌اش در یوش منتقل کردند.

 

عکس نیما یوشیج شاعر معاصر شعر نو


منبع:

دوراندیش


نیما یوشیج شاعریست که معیارهای به ظاهر تغییرناپذیر هزارساله شعر فارسی را با شعرهایش تحول بخشید. گلچین اشعار نیما را در مجله ستاره بخوانید.

ستاره | سرویس فرهنگ و هنر - علی اسفندیاری که با نام نیما یوشیج معروف است؛ سال 1276 هجری شمسی در روستای یوش شهرستان نور، به‌دنیا آمد. نیما یوشیج پدر شعرنو نام دارد و کسی است که شعر بی‌وزن معاصر به او وام‌دار و مدیون است. دوازده ساله بود که به‌همراه خانواده به تهران رفت و در مدرسه عالی سن لویی مشغول تحصیل شد.

علی اسفندیاری در سال 1300 خورشیدی نام خود را به نیما تغییر داد. همان سال منظومه قصه رنگ پریده را که یک سال پیش سروده بود در هفته‌نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند. این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی را برانگیخت. 

شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند. اما به تدریج پیروانی پیدا کرد و توانست معیارهای هزارساله شعر فارسی را که تغییرناپذیر می‌نمودند، با اشعارش تحول ببخشد. مجموعه اشعار فارسی نیما قصه رنگ پریده»، منظومه نیما»، خانواده سرباز»، ای شب»، افسانه»، مانلی»، افسانه و رباعیات»، ماخ اولاً»، شعر من»، شهر شب و شهر صبح»، ناقوس قلم انداز»، فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ»، آب در خوابگه مورچگان» و مانلی و خانه سریویلی» هستند و اشعار طبری نیما در کتاب روجا» جمع‌آوری شده‌اند.

نیما درحالی‌که به علت سرمای شدید یوش، به ذات‌الریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تأثیری نداشت و در 13 دی 1338 درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد. سپس در سال 1372 بنا به وصیت وی پیکر او را به خانه‌اش در یوش منتقل کردند.

 

عکس نیما یوشیج شاعر معاصر شعر نو


منبع:

دوراندیش



می‌خواهم و می‌خواستمت، تا نفسم بود

می‌سوختم از حسرت و عشق تو بسم بود

 

عشق تو بسم بود، که این شعله بیدار

روشنگر شب‌های بلند قفسم بود

 

آن بخت گریزنده دمی‌ آمد و بگذشت

غم بود، که پیوسته نفس در نفسم بود

 

دست من و آغوش تو، هیهات، که یک عمر

تنها نفسی‌ با تو نشستن هوسم بود

 

بالله، که بجز یاد تو، گر هیچ کسم هست

حاشا، که بجز عشق تو، گر هیچ کسم بود

 

سیمای مسیحایی‌ اندوه تو، ای عشق

در غربت این مهلکه فریاد رسم بود

 

لب بسته و پر سوخته، از کوی تو رفتم

رفتم، به خدا گر هوسم بود، بسم بود


منبع:

ستاره




همه می‌پرسند:

چیست در زمزمه مبهم آب؟

چیست در همهمه دلکش برگ؟

چیست در بازی آن ابر سپید

روی این آبی آرام بلند

که تو را می‌برد این گونه به ژرفای خیال

چیست که در خلوت خاموش کبوترها؟

چیست در کوشش بی حاصل موج؟

چیست در خنده جام؟

که تو چندین ساعت

مات ومبهوت به آن می‌نگری؟

 

نه به ابر، نه به آب، نه به برگ

نه به این آبی آرام بلند

نه به این خلوت خاموش کبوترها

من به این جمله نمی‌اندیشم!


منبع:

ستاره


زمستان

شما عبارت "زمستان شما عبارت "زمستان ." را انتخاب کرده اید ، جستجو در فرهنگ لغت برای یک کلمه انجام می شود و لطفا یک کلمه را فقط انتخاب نمائید.
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
که ره تاریک و
لغزان است
وگر دست محبت سوی کسی یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریک
چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
مسیحای
جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است . آی
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان
بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
تگرگی نیست ، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ،
بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است
سلامت
را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است

منبع:

shereno


سیری در اشعار

فریدون مشیری از دوران خردسالی به شعر علاقه داشت و در دوران دبیرستان و سال اول دانشگاه دفتری از غزل و مثنوی ترتیب داد.آشنایی با شعر نو و قالب های آثار او را از ادامه شیوه کهن باز داشت.
مشیری، نه اسیر تعصبات سنت گرایان شد، نه مجذوب نوپردازان. راهی را که او برگزید، تعادلی در شعر نوین ایران بود. به این معنا که، او شکستن قالبهای عروضی، و کوتاه و بلند شدن مصرع ها و استفاده ی بجا و منطقی قافیه را پذیرفته و از لحاظ محتوی و مفهوم هم با نگاهی تازه و نو به طبیعت، اشیاء، اشخاص و آمیختن آنها با احساس و نازک اندیشی های خاص خود، به شعرش چهره ای کاملاً مشخص داده بود .
استاد فقید، دکتر عبدالحسین زرین کوب، درباره فریدون مشیری گفته است: با چنین زبان ساده، روشن و درخشانی است که فریدون، واژه به واژه با ما حرف می زند، حرفهایی را میزند که مال خود اوست، نه ابهام گرایی رندانه، شعر او را تا حد هذیان، نامفهوم می کند و نه شعار خالی از شعور آن را به وسیله مریدپروری و خودنمایی می سازد. شعر او، زبان در سخن شاعری است که دوست ندارد در پناه جبهه خاص، مکتب خاص و دیدگاه خاص خود را از اهل عصر جدا سازد. او بی ریا عشق را می ستاید، انسان را می ستاید و ایران را که جان او به فرهنگ آن بسته است دوست دارد.»

فریدون مشیری در دوران شاعری خود، در هیچ دورانی متوقف نشد، شعرش بازتابی است از همه مظاهر زندگی و حوادثی که پیرامون او در جهان گذشته و همواره، ستایشگر خوبی و پاکی و زیبایی، و بیانگر همه احساسات و عواطف انسانی بوده و بیش از همه خدمتگزار انسانیت است.


ویژگی سخن

بی گمان شاعر در هر جایگاه اجتماعی که ایستاده باشد نخستین مولفه مردمی بودنش است ، و به اعتقاد بسیاری از اهل نظرفریدون مشیری شاعری از دیار مهربانی و شعرش ، همواره پر از لحظه های عشق و عاطفه های مردمی بود .

او شاعری است که با سادگی و صمیمیت و قلب مهربان و اشعار لطیفش، شاعر ، مهربانی، طبیعت و انسانیت نام گرفته است . لطافت کلام او و صداقت او درشعر باعث شد که در دهه 30 در شمارمهمترین شاعران معاصر قراربگیرد.آثار اولیه مشیری بصورت شعر موزو ن و مقفی بود که سرودن آن را هیچگاه ترک نکرد .

مشیری شاعری است صمیمی و صادق که شعرش آینه تمام نمای احوال و صفات اوست . ادیبی که در همه حال حرمت زبان و اهل زبان را حفظ می کند.اندیشه هایش انسان دوستانه است و برای احساسات و عواطف عاشقانه از لطیف ترین و زیبا ترین واژه ها و تعبیرها سود می جوید.

مشیری از همان دوران نوجوانی و جوانی به حوزه شعر عشق می ورزید و زبان عاشقانه سرایی را پیوسته بر جسته و بر جسته تر می کرد .او پیوسته پاسدار مهربانی بود :

هر جا که رسیده ام سخن از مهر گفته ام
آوخ ، پاسخی به سزا کم شنفته ام !!


در حیات شعریش پیوسته انسان و عشق را ستوده و به ویژه در سالهای اخیر این سروده ها پیوسته با رنگ و بوی وطن دوستی و انسان گرایی بومی نیز همراه بود .


آثار

کتابهای شعر :
تشنه توفان، گناه دریا، نایافته، ابر و کوچه، بهار را باور کن، از خاموشی، مروارید مهر، آه باران، از دیار آشتی، با پنج سخن سرا، لحظه ها و احساس، آواز آن پرنده غمگین.

گزینه های اشعار :
پرواز با خورشید، برگزیده ها، گزینه اشعار سه دفتر، دلاویزترین، یک آسمان پرنده، و همچنین برگزیده ای از کتاب اسرار التوحید به نام یکسان نگریستن.

فریدون مشیری، سال ها در برخی از مجلات معروف سال های گذشته همچون: ماهنامه سخن، مجله گشوده، سپید و سیاه قلم زده و همکاری نزدیکی با نشریات داشته است.


منبع:

دانش نامه رشد



فریدون مشیری عاشقانه
فریدون مشیری عاشقانه

دوستت دارم» را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است.

دامنی پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق
که بری خانه دشمن
که فشانی بر دوست،
راز خوشیختی هرکس به پراکندن اوست!

در دل مردم عالم به خدا
نور خواهد پاشید
روح خواهد بخشید.

تو هم ای خوب من ! این نکته به تکرار بگو
این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
نه به یکبار و به ده بار، که صد بار بگو
دوستم داری» را از من بسیار بپرس
دوستت دارم را با من بسیار بگو

******

منبع:

persian-star




تهران- ایرنا- فریدون مشیری یکی از صاحبدلان و نام آوران عرصه شعرو ادب معاصر ایران محسوب می شود که از غزل های بسیار زیبا و از سبک شعر عالی برخوردار است، او با کلام مخملین و لطیف توانست با الهام از شعر شاعران سنتی و نو، شعرهایش را گوش نواز و دلنشین کند و با خلق آثاری از جنس شعر کوچه که با زبانی ساده با مردم حرف می زند، ماندگار شود.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ فریدون مشیری در 30 شهریور 1305خورشیدی در خیابان عین الدوله تهران و در خانه ای که بوی میهن پرستی و شعر و ادب از آن به مشام می رسید، به دنیا آمد. جد پدریش از سرداران و اسپهبدان نادرخان افشار بود و در زمان فعالیتش در ماموریتی اداری به همدان رفت و پس از پایان ماموریتش در همان شهر ساکن شد. پدربزرگ مادری او نیز میرزا جوادخان مؤتمن‌الممالک از شاعران روزگار ناصری بود. پدرش ابراهیم مشیری در جوانی به تهران آمد و در 1299 خورشیدی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شد.

فریدون مشیری از همان دوران کودکی با حکایات سعدی و غزلیات حافظ و حماسه فردوسی بزرگ شد. دوران دبستان را در مدرسه ادب» آغاز کرد و با سیاوش کسرایی» شاعر نام آشنا هم کلاس شد اما 2 سال بعد به علت ماموریت کاری خانواده به مشهد رفت و در مدت هفت سال در آنجا زندگی کرد.

**آغاز دنیای شاعری
در همین زمان سرودن شعر را آغاز کرد، در آن زمان قالب اشعارش غزل بود. غزل هایی عاشقانه و به قول خودش از آن اشعار، دیوانکی درست کرده بود.
بیا که تیر نگاهت هنوز در پر ماست
گواه ما پر خونین و دیده تر ماست
دلی که رام محبت نمی شود دل تست
سری که در ره مهر و وفا رود سر ماست
به پادشاهی عالم نظر نیندازیم
گدای درگه عشقیم و عشق افسر ماست

با حمله متفقین به ایران در 1320خورشیدی خانواده مشیری به تهران بازگشتند و فریدون به مدرسه دارالفنون» رفت. وی در 18 سالگی و همزمان با تحصیل در سال آخر دبیرستان به استخدام اداره پست و تلگراف درآمد و در همین زمان بود که شعر فردای ما» از او در رومه ایران ما» به چاپ رسید. سپس در آموزشگاه فنی وزارت پست و تلگراف مشغول تحصیل شد. روزها کار می کرد و شب ها به ادامه تحصیل می پرداخت.

از اواخر دهه 20 خورشیدی شعرهای مشیری در کنار شاعران بنام آن روزگار در رومه ها به چاپ می رسید. در همین زمان نیز با شاعرانی چون محمد حسین شهریار»، نادر نادر پور» و هوشنگ ابتهاج» آشنا شد و دوستی پیدا کرد.
مشیری در 1332 خورشیدی مسوولیت صفحه ادبی مجله روشنفکر» را برعهده گرفت که این کار را تا 1351خورشیدی ادامه داد. در همین زمان اشعارش در مجله سخن» به چاپ می رسید. وی بعدها تایید و تشویق پرویز ناتل خانلری»مدیر مجله سخن و رحیم مصطفوی» مدیر مجله روشنفکر را از عوامل موثر پیشرفت و موفقیت خود در کار شعر و ادبیات دانست.

**تشنه طوفان
نخستین دفتر شعر مشیری در 1334خورشیدی را با نام تشنه طوفان» با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی منتشر شد که نیمی از آن اشعار کلاسیک و نیم دیگر شعر نو بود. اگرچه شعر نو که او می سرود نسبت با اشعار دیگران، قابل فهم تر بود. نمونه ای از شعرهای این دفتر مشیری:
در دل خسته‌ام چه می‌ گذرد؟ این چه شوری‌ست باز در سر من؟
باز از جان من چه می‌خواهند، برگ‌های سپید دفتر من؟
من به ویرانه‌ های دل چون بوم، روزگاری‌ست های و هو دارم
ناله‌ای دردناک و روح‌گداز بر سر گور آرزو دارم
این خطوط سیاه سر در گم؛ دل من، روح من، روان من است
آن‌چه از عشق او رقم زده‌ام، شیره جان ناتوان من است
سوز آهم اثر نمی ‌بخشد، دفتری را چرا سیاه کنم؟
شمع بالین مرگ خود باشم، کاهش جان خود نگاه کنم
بس کنم این سیاه‌کاری، بس، گرچه دل ناله می‌کند: بس نیست»
برگ‌های سپید دفتر من! از شما روسیاه‌تر کس نیست

وی درباره این مجموعه می گوید: چهارپاره‌هایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین تن از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (سایه) سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر می‌گفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بی‌اعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد آن ها بحث می‌کردیم و بر آن تکیه می‌کردیم.»

**گناه دریا
فریدون مشیری در 1335 دومین دفتر شعرش را با عنوان گناه دریا» منتشر کرد که بازتاب زیادی در میان مردم داشت اما عبدالحمید آیتی» نویسنده و نظریه پرداز، انتقاد تندی از اشعار و سبک شعری او کرد که شاعر احساساتی را سخت دل آزرده ساخت و موجب شد که تا برای چندین سال هیچ اثری چاپ نکند. از نمونه های شعر گناه دریا:
چون بوم بر خرابه دنیا نشسته ایم
اهل زمانه را به تماشا نشسته ایم
بر این سرای ماتم و در این دیار رنج
بیخود امید بسته و بیجا نشسته ایم
ما را غم خزان و نشاط بهار نیست
آسوده همچو خار به صحرا نشسته ایم

**کوچه
سرانجام مشیری پس از چند سال معروفترین شعر خود را در 1339خورشیدی به نام کوچه» در مجله روشنفکر به چاپ رساند. این شعر از زیباترین و عاشقانه ترین شعرهای نو زبان فارسی است.
بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم

**ابر
این شاعر نام آشنای معاصر در 1340 سومین دفتر شعرش را تحت عنوان ابر» به چاپ رساند. شعر کوچه فریدون در این زمان شهرت باور نکردنی یافت و به زودی بر سر زبان ها افتاد. این دفتر به چاپ های بعدی نیز رسید و این شعر موجب شد که عنوان اثر به ابر و کوچه» تغییر پیدا کند.

در همین زمان و با توجه به علاقه ای که او به عرفان و تصوف ایرانی داشت، مجموعه ای از 100 ماجرا منسوب به شیخ ابوسعید ابوالخیر» را با عنوان یکسو نگریستن و یکسان نگریستن» و با مقدمه ای به قلم جواد نوربخش» در اوایل دهه 40خورشیدی منتشر کرد.

** بهار را باور کن
مشیری در 1347 خورشیدی دفتر بهار را باور کن» را منتشر کرد و بعد کتاب های مروارید مهر» در 1355خورشیدی و از خاموشی» را در 1357خورشیدی به چاپ رساند. از نمونه های شعر دفتر بهار را باور کن:
باز کن پنجره‌ها را، که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه، کنار هر برگ
شمع روشن کرده ست

**شب شعر
مشیری که در 1350 به شرکت مخابرات انتقال یافته بود و در 1357 خورشیدی از خدمت دولتی بازنشسته شد. وی در سال های بعد با دعوت دوستدارانش سفری به اروپا و آمریکا داشت که ایرانیان مقیم خارج از کشور از او به گرمی استقبال کردند. در همین زمان با وجود ضعف جسمانی و این که تحت نظر پزشک بود در شب های شعری که برای او ترتیب داده می شد شرکت می کرد و بدون احساس خستگی برای علاقه مندانش شعر می خواند.

این شاعر بلندآوازه، درآمد آخرین شب شعرش را در آمریکا به سازمان کمک به معلولین کهریزک اختصاص داد. درآمد آن شب در حدود 12هزار دلار بود که نیمی از آن حاصل فروش اشعارش بود که به خط خود می نوشت و به علاقه مندانش هدیه می داد.

**ویژگی های شعری شاعر
مشیری شاعری است که گرچه از اوج به جامعه انسانی و ایران می نگرد اما در عین حال در کنار مردم است، با درد آنها می گرید و با شادی و موفقیت آنها می خندد. او شاعری است که ریشه در خاک دارد و برای حال و آینده وطن و مردمش دلواپس و نگران است و به حق باید وی را شاعری اجتماعی، ستم ستیز و حقیقت خواه به شمار آورد.
فریدون مشیری زبان ساده‌ای دارد و ظاهر و باطن شعرش یکی است و حتی زمانی که می‌خواهد از رنج‌های مشترک مردمان این روزگار بگوید، همین گونه ساده و یک زبانه حرف می‌زند.

نادر نادر پور درباره شعر مشیری می گوید: او نوازنده‌ای است که روی یک سیم می‌نوازد، ولی ماهرانه می‌نوازد!».
عبدالحسین زرین کوب نیز گفته است: بی آن که بازاری باشد، ساده است و قابل فهم برای همگان». خود مشیری درباره شعرش می گوید: من با زبان شما حرف می‌زنم».

**سرانجام شاعر
مشیری در 10 سال آخر عمر آن قدر پر کار شده بود که از مجموع 12 دفتر چاپ شده از وی شش دفتر مربوط به آن زمان است. از جمله آنها می توان به از دیار آشتی» 1371 آه باران» 1371 با پنج سخن سرا» 1372 لحظه ها و احساس» 1376 آواز آن پرنده غمگین» 1377 و تا صبح تابناک اهورایی» 1379 اشاره کرد.

سرانجام این شاعر توانای معاصر پس از سال ‌ها بیماری در بامداد جمعه سوم آبان 1379خورشیدی در 74 سالگی در تهران درگذشت. مزار وی در بهشت زهرا(س)، قطعه 88 (قطعه هنرمندان) مامن امنی برای دوستداران شعر و ادب فارسی محسوب می شود.

منبع:

ایرنا


فریدون مشیری شاعر معاصر


می‌خواهم و می‌خواستمت، تا نفسم بود

می‌سوختم از حسرت و عشق تو بسم بود

 

عشق تو بسم بود، که این شعله بیدار

روشنگر شب‌های بلند قفسم بود

 

آن بخت گریزنده دمی‌ آمد و بگذشت

غم بود، که پیوسته نفس در نفسم بود

 

دست من و آغوش تو، هیهات، که یک عمر

تنها نفسی‌ با تو نشستن هوسم بود

 

بالله، که بجز یاد تو، گر هیچ کسم هست

حاشا، که بجز عشق تو، گر هیچ کسم بود

 

سیمای مسیحایی‌ اندوه تو، ای عشق

در غربت این مهلکه فریاد رسم بود

 

لب بسته و پر سوخته، از کوی تو رفتم

رفتم، به خدا گر هوسم بود، بسم بود

**************

من سکوت خویش را گم کرده‌ام

لاجرم در این هیاهو گم شدم

 

من که خود افسانه می‌پرداختم

عاقبت افسانه مردم شدم

 

ای سکوت ای مادر فریادها

ساز جانم ازتو پر آوازه بود

 

تا در آغوش تو راهی داشتم

چون شراب کهنه شعرم تازه بود

 

در پناهت برگ وبار من شکفت

تو مرا بردی به شهر یادها

 

من ندیدم خوش تر از جادوی تو

ای سکوت ای مادر فریادها

 

گم شدم در این هیاهو گم شدم

توکجایی تا بگیری داد من؟

 

گر سکوت خویش را می‌داشتم

زندگی پر بود از فریاد من

**************

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی

آهنگ اشتیاق دلی دردمند را

 

شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق

آزار این رمیده سر در کمند را

 

بگذار سر به سینه من تا بگویمت

اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست

 

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان

عمریست در هوای تو از آشیان جداست

 

دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام

خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

 

شاید که جاودانه بمانی کنار من

ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

 

تو آسمان آبی آرام و روشنی

من چون کبوتری که پرم در هوای تو

 

یک شب ستاره‌های تو را دانه چین کنم

با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

 

بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح

بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب

 

بیمار خنده‌های توام، بیشتر بخند

خورشید آرزوی منی، گرم تر بتاب

 تنها تو بمان - شعر نو جام تهی فریدون مشیری

منبع:

setare.com


شما عبارت "تاسیان خانه دل تنگ غروبی ." را انتخاب کرده اید ، جستجو در فرهنگ لغت برای یک کلمه انجام می شود و لطفا یک کلمه را فقط انتخاب نمائید.
خانه دل تنگ غروبی خفه بود
مثل امروز که تنگ است دلم
پدرم گفت چراغ
و شب از شب پر شد
من به خود گفتم یک
روز گذشت
مادرم آه کشید
زود بر خواهد گشت
ابری هست به چشمم لغزید
و سپس خوابم برد
که گمان داشت که هست این همه درد
در کمین دل آن کودک خرد ؟
آری آن روز چو می رفت کسی
داشتم آمدنش را باور
من نمی دانستم
معنی هرگز را
تو چرا
بازنگشتی دیگر ؟
آه ای واژه شوم
خو نکرده ست دلم با تو هنوز
من پس از این همه سال
چشم دارم در راه
که بیایند عزیزانم آه

منبع:

شعرنو


با شوق سرانگشت تو لبریز نواهاست
تا خود به کنارت چه کند چنگ نوایی

******

رندان نبریدند دل از دست درازی
تا زلف تو را این همه کوتاه ندیدند

******

چه ابر تیره ای گرفته سینه تو را
که با هزار سال بارش شبانه روز هم
دل تو وا
نمی‌شود!

******

ای گل در آرزویت جان و جوانیم رفت
ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت

******

چه غریبانه تو با یاد وطن می نالی
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم

******

من آن ابرم که می‌خواهد ببارد
دل تنگم هوای گریه دارد

دل تنگم غریب این در و دشت
نمی‌داند کجا سر می‌گذارد …

******

عکس نوشته اشعار هوشنگ ابتهاج
عکس نوشته اشعار هوشنگ ابتهاج

زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند

******

پرنده می‌ داند
که باد بی نفس است
و باغ تصویری ست
پرنده در قفس خویش
خواب می‌بیند …




منبع:

پرشین استار




فروغ در شعر دیو شب از دفتر شعر اسیر, از تلخی دوری از پسرش، سروده:

به گزارش پارس نیوز، 
لای لای، ای پسر کوچک من
دیده بربند، که شب آمده است
دیده بربند، که این دیو سیاه
خون به کف خنده به لب آمده‌است
سر به دامان من خسته گذار
گوش کن بانگ قدم‌هایش را
کمر نارون پیر شکست
تا که بگذاشت بر آن پایش را
آه، بگذار که بر پنجره ها
پرده‌ها را بکشم سرتاسر
با دو صد چشم پر از آتش و خون
می‌کشد دم به دم از پنجره سر
از شرار نفسش بود که سوخت
مرد چوپان به دل دشت خموش
وای، آرام که این زنگی مست
پشت در داده به آوای تو گوش
یادم آید که چو طفلی شیطان
مادر خسته خود را آزرد
دیو شب از دل تاریکی ها
بی خبر آمد و طفلک را برد
شیشه پنجره‌ها می‌لرزید
تا که او نعره

ن می‌آمد

بانگ سر داده که کو آن کودک
گوش کن، پنجه به در می‌ساید
نه برو، دور شو ای بد سیرت
دور شو از رخ تو بیزارم
کی توانی بربائیش از من
تا که من در بر او بیدارم
ناگهان خاموشی خانه شکست
دیو شب بانگ برآورد که آه
بس کن ای زن که نترسم از تو
دامنت رنگ گناهست، گناه
دیوم اما تو ز من دیوتری
مادر و دامن ننگ آلوده
آه، بردار سرش از دامن
طفلک پاک کجا آسوده
بانگ می‌میرد و در آتش درد
می‌گدازد دل چون آهن من
می‌کنم ناله که کامی، کامی
وای بردار سر از دامن من

 


 

کامیار در خانه مادربزرگش با عمو و پدرش زندگی کرد. در دبیرستان خبر مرگ مادرش را از یکی از همکلاسی‌هایش گرفت. بعد از دیپلم به بریتانیا آمد و در رشته نقاشی تحصیل کرد. سال ۵۷ به ایران بازگشت، با پدرش زندگی کرد تا سال ۱۳۷۸ که پرویز شاپور که به پدر کاریکلماتور ایران شهرت داشت درگذشت؛ به گفته کامیار به دلیل ابتلا به بیماری سنگ مثانه و اینکه دویست هزار تومان پول برای درمانش لازم داشتند و نداشتند.

 

کامیار شاپور در بریتانیا در رشته نقاشی تحصیل کرد و به ایران بازگشت. کامیار دو کتاب شعر داشت و در جمع‌آوری نامه‌های پدرش به او و مادرش به همسرش مشارکت کرده. کتاب سوم او در وزارت ارشاد ماند و اجازه انتشار پیدا نکرد.

در ادامه می توانید یکی از اشعار کامیار شاپور پسر فروغ فرخزاد را مطالعه نمایید:

چمنزار

خسته از رویاست

رویای گیاهی سبز

من افق را با مدادی رنگ پریده

خط خطی می‌کنم.

اشک در چشمم جمع شده است

قلبم را چون جامه‌دانی کهنه

در پارچه مخمل سبز در خوابش

می‌پیچم

روزی دختری بود

خاطره‌ای بود

و کوچه‌های آفتابی

و سکوت سبز چمنزار

و رطوبت کمرنگ آسمان آبی

و عکس سیاه و سفید قدیمی خانوادگی در جیبم

قطره باران بر صفحه ساعت بی‌شیشه می‌افتد

زمان مرطوب می‌شود

و کارخانه‌ای سوت تعطیل می‌زند

روزی چمنزاری بود

دختری بود

و خاطره‌ای بود

انتهای کوچه‌های بی‌آفتاب

پر از چوب‌‌لباسی است

رود به آبشار دهن کج می‌کند

چگونه می‌توان شعری پوچ سرود

و به پوچی ایمان آورد؟

دختر یک روز با نسیم و چمدانش رفت

خاطره‌ها و کوچه‌های آفتابی

از سوراخ‌های جیبم گریختند

و در ذهن افق رنگ پریده

ته‌نشین شدند

و من که بینی‌ام پر از شب بود

و مژه‌هایم در اشک‌هایم

پارو می‌زدند

سکوت سپیده

گل سرخی را که تو به من داده بودی

و تمام خاطره‌هایم را

با یک بلیط اتوبوس عوض کردم

و به شهری دوردست

که همان کنج اتاقم بود

و به دیوارهای چروک خورده

سقفی پر از لک،

و پنجره‌ای مشرف بر کوچه‌ای دود گرفته

سفر کردم

 


منبع: parsnews



معمولا هر چه از مدت زمان نصب ویندوز شما که بگذرد مشکلات زیادی ممکن است برای ویندوزتان پیش آید! در این آموزش قصد داریم  برخی نکات مهم و کاربردی برای حل مشکلات متداول کامپیوترها، لپ تاپ ها  و سیستم عامل های مختلف را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم. این مشکلات  بستگی به نحوه استفاده شما از ویندوز دارد. موارد زیر را برای حل مشکلات عمومی کامپیوتر در نظر داشته باشید:

 

۱- لپ تاپ یا کامپیوتر روشن نمی شود.

اگر کامپیوتر و لپ تاپ شما بعد از فشار دادن دکمه پاور روشن نشد باید اول چک کنید که به کابل برق متصل است. در صورت وم شارژر را به آن وصل کنید و قسمت باتری را چک کنید. اگر کامپیوتر است از اتصال کابل برق به آن مطمئن شوید. توجه داشته باشید اگر کامپیوتر شما گارانتی دارد به هیچ عنوان در کیس و لپ تاپ خود را باز نکنید و در اولین فرصت به مرکز گارانتی مورد نظر مراجعه کنید. یا در صورت نبود گارانتی آن را به نمایندگی تعمیرات سیستم مورد نظر خود ببرید.

 

 

۲- کند شدن مرورگر

کند شدن مرورگر می تواند با گذشت چند دقیقه  به حالتی تبدیل شود که در آن هیچ صفحه ای لود نشود و سیستم هنگ کند. برای حل این مشکل می توانید سیستم خود را Refresh کنید یا حافظه cache مرورگر خود را به طور کامل پاک کنید. در اکثر موارد کندی مرورگر به دلیل نصب افزونه ها روی آن است. با پاک کردن افزونه ها کندی مرورگر برطرف می شود. در  در بسیاری از موارد مرورگرها به صورت خودکار فایل هایی در پس زمینه دانلود می کنند که می توانند مخرب باشند.آن فایل ها را حذف کنید.

 

۳- داغ شدن بیش ار حد سیستم

مشکل داغ شدن در لپ تاپ ها و کامپیوتر ها به دلیل نبود خنک کننده یا فن یا خراب بودن آن است که گرمای تولید شده توسط cpu و اجزای سیستم را خارج نمی کند. در صورت گرم شدن بیش از حد سیستمتان بهتر است آن را برای مدتی خاموش کنید تا زمانی که خنک شود.

 

۴- حالت برگشت به عقب در ویندوز

در ویندوز امکانی وجود دارد که شما می توانید به عقب برگردید در واقع می توانید تنظیمات نرم افزاری سخت افزاری سییستم خود را به حالت قبل تر برگردانید این عمل هیچ تاثیری روی فایل هایی که تازه اضافه کردید ندارد. برای این کار  system restore (برنامه بازیابی سیستم) را در کنترل پنل پیدا کنید.

 

۵- بالا نیامدن ویندوز

 

 

بالا نیامدن ویندوز ممکن است در اثر این باشد که ویندوز به درستی بوت نشده و یا ممکن است به خاطر عدم کارکرد صحیح سخت افزار شما باشد. به این منظور سیستم خود را به حالت safe mode ببرید (در این حالت ویندوز درایو های سخت افزاری را نمی شناسد و نرم افزارها را نیز اجرا نمی کند) اگر کامپیوتر در این حالت به خوبی کار کرد، باید اخرین درایوی که نصب کرده اید را پاک کنید. می توانید از بخش system restore  استفاده کنید و سیستم را توسط آنتی ویروس اسکن کنید. در اکثر موارد با اجرای این روش مشکل حل می شود. تاگر همچنان مشکل ادامه داشت ویندوز را باید دوباره نصب کنید که با نصب ویندوز همه ی تنظیمات به حالت کارخانه باز خواهد گشت. اگر باز هم مشکل حل، قاعدتا مشکل سیستم شما سخت افزاری است.

 

 

۶- بوق زدن ممتد کیس

بوق زدن کیس اگر بعد از روشن کردن سیستم، بعد از زمانی با صدای بوق سیستم خاموش شد و سیستم عامل بالا نیامد دلیل آن مربوط به مادربرد است. با کمک دفترچه راهنمای کامپیوتر متوجه شویدکه بوق آن چه اخطاری می دهد. اگر موفق به عیب یابی نشدید حتما مشکل سیستم خود را با یک متخصص کامپیوتر در میان گذاشته و به تنهایی اقدام نکنید.

 

۷- کاهش کیفیت صفحه نمایش

با زدن کلیک راست بر روی صفحه دسکتاپ به بخش Personalize  رفته از آنجا setting را انتخاب کرده و وارد تنظیمات صفحه نمایش شوید. در آنجا می توانید رزولوشن و میزان روشنایی و کیفیت رنگ را نیز تغییردهید.

 

 

۸- کند شدن و هنگ کردن سیستم

اگر کامپیوتر و یا لپ تاپ شما هنگ کرد و موس و کیبورد کار نکند با نگه داشتن دکمه پاور باری چند ثانیه سیستم خود را خاموش کنید و پس از چند دقیقه آن را روشن کنید.اگر بدون هیچ هشداری و به طور ناگهانی کامپیوتر شما کند بالا می آید و با راه اندازی مجدد نیز مشکل حل نشد شاید شما دارای برنامه های زیادی هستید که معمولا این برنامه ها در استارت آپ قرار دارند .

برای پیدا کردن استارت آپ ها و متوقف کردنشان، وارد تسک منیجر شوید. برای این کارمی توانید از کلید میانبر (Ctrl + Shift + Esc) استفاده کنید تا دسترسی به تسک منیجر با سرعت بیشتری همراه شود. بعد از وارد شدن به تسک منیجر در بالای صفحه تب Start-up را می بینید. وارد آن شوید تا لیست استارت آپ های ویندوز برای تان نمایش داده شود.

 

 

 

سپس ویژگی های Disk I/O at start-up و CPU at start-up را فعال کنید. بعد  روی هدر Startup Impact کلیک کنید تا لیست استارت آپ ها از بیشترین تا کمترین تاثیر مرتب شود.بنابراین نرم افزارهایی که در بالای این لیست قرار می گیرند بیشترین تاثیر را روی کند شدن سیستم دارند. برای متوقف کردن  این برنامه ها با کلیک راست بر روی هر برنامه و Disable را انتخاب کنید. اگر خواستید این برنامه ها دوباره فعال شوند کافیست دوباره همین مسیر را طی کنید و اینبار روی Enable کلیک کنید.

 

 

 

یکی دیگر از کارهایی که می توانید برای کند شدن سیستم خود انجام دهید این است که در منوی Start، گزینه Run را انتخاب کرده و در آن عبارت msconfig را تایپ کنید. سپس بر روی Startup کلیک کرده و تمام برنامه های کاربردی که بر روی روی آن بالا می آیند را بررسی کنید. هر یک از نرم افزار هایی را که در زمان روشن شدن و بالا آمدن وبندوز نمیخواهید، حذف کنید.

 

۹- خطا در پرینتر

در صورت درست کار نکردن پرینتر ممکن است درایور پرینتر به درستی روی سیستم نصب نشده باشد یا به بروز رسانی نیاز داشته باشد. گاهی اوقات نیز اگر پرینتر را روشن و خاموش کنید مشکل رفع می شود. در برخی مواقع ممکن است اتصالات پرینتر به سیستم مشکل داشته باشد برای حل این مشکل اتصالات را برطرف کنید.

 

۱۰- غیرفعال شدن بلوتوث

برای فعال شدن و نمایش بلوتوث در ویندوز ۷ ابتدا به قسمت Control Panel رفته، سپس روی Network and Internet کلیک کنید. در پنجره باز شده روی Network and Sharing Center کلیک کنید. پس از آن  Change adapter settings کلیک کنید. روی قسمت  Bluetooth Network Connection راست کلیک کرده و اگر بلوتوث روشن باشد و بخواهید آن را خاموش کنید روی Disable کلیک کنید. همچنین در صورت خاموش بودن بلوتوث، بخواهید اقدام به روشن کردن بلوتوث لپ تاپ ویندوز ۷ نمایید روی Enable کلیک کنید.

 

 

 

بعضی مواقع  مشکلات کامپیوتر و لپ تاپ ما آسان است، اما ما آن را بلد نیستیم و ممکن است باعث تشدید خرابی و مشکل احتمالی شود.
در چنین مواقعی به صرفه است  برای حل مشکلات کامپیوتر و لپ تاپ به مراکز تعمیرات لپ تاپ و کامپیوتر مراجعه کنیم.
در این مواقع می توانید با کارشناسان متخصص ما در زمینه لپ تاپ و کامپیوتر تماس بگیرید و مشکل خود را  در میان بگذارید و راه حل مشکلات کامپیوتر و لپ تاپ خود را بشنوید.با مراجعه به مرکز تخصصی تعمیر لپ تاپ و کامپیوتر دوراندیش متخصصان ما در خدمت شما هستند تا جامع ترین راهنمایی ها را در اختیار شما قرار دهند و پاسخگوی سؤالات شما باشند.

منبع:

dour-andish


شما عبارت "تشویش شما عبارت "تشویش ب ." را انتخاب کرده اید ، جستجو در فرهنگ لغت برای یک کلمه انجام می شود و لطفا یک کلمه را فقط انتخاب نمائید.
بنشینیم و بیندیشیم
این همه با همبیگانه
این همه دوری و بیزاری
به کجا آیا خواهیم رسید آخر ؟
و چه
خواهد آمد بر سر ما با این دلهای پراکنده؟
جنگلی بودیم
شاخه در شاخه همه آغوش
ریشه در ریشه همه پیوند
وینک انبوه درختانی تنهاییم
مهربانی به دل بسته ما مرغی ست
کز قفس در نگشادیمش
و. به عذری که فضایی نیست
وندرین باغ خزان خورده
جز سموم ستم آورده
هوایی نیست
ره پرواز ندادیمش
هستی ما که چو آینه
تنگ بر سینه فشردیمش از وحشت سنگ انداز
نه صفا و نه تماشا به چه کار آمد؟
دشمنی دل ها را با کین خوگر کرد
دست ها با دشنه همدستان گشتند
و زمین از بدخواهی به ستوه آمد
ای دریغا که دگر دشمن رفت از یاد
وینک از
سینه دوست
خون فرو می ریزد
دوست کاندر بر وی گریه انباشته را نتوانی سر داد
چه توان گفتمش؟
بیگانه ست
و سرایی که به جشم انداز پنجره اش
نیست درختی که بر او مرغی
به فغان تو دهد پاسخ زندان است
من به عهدی که بدی مقبول
و توانایی دانایی ست
با تو از
خوبی می گویم
از تو دانایی می جویم
خئب من ! دانایی را بنشان بر تخت
و توانایی را حلقه به گوشش کن
من به عهدی که وفاداری
داستانی ملال آور
و ابلهی نیست دگر افسوس
داشتن جنگ برادرها را باور
آشتی را
به امیدی که خرد فرمان خواهد راند
می
کنم تلقین
وندر این فتنه بی تدبیر
با چه دلشوره و بیمی نگرانم من
این همه با هم بیگانه
این همه دوری و بیزاری
به کجا آیا خواهیم رسید آخر ؟
و چه خواهد آمد بر سر ما با این دلهای پراکنده ؟
بنششینیم و بیندیشیم

منبع:

شعرنو


بگذار که بر شاخه این صبح دلاویز

بنشینم و از عشق سرودی بسرایم

آنگاه به صد شوق چو مرغان سبکبال

پر گیرم ازین بام و به سوی تو بیایم

خورشید از آن دور از آن قله پر برف

آغوش کند باز همه مهر همه ناز

سیمرغ طلایی پر و بالی است که چون من

از لانه برون آمده دارد سر پرواز

پرواز به آنجا که نشاط است و امیدست

پرواز به آنجا که سرود است و سرور است

آنجا که سراپای تو در روشنی صبح

رویای شرابی است که در جام بلور است

آنجا که سحر گونه گلگون تو در خواب

از بوسه خورشید چون برگ گل ناز است

آنجا که من از روزن هر اختر شبگرد

چشمم به تماشا و تمنای تو باز است

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است

راه دل خود را نتوانم که نپویم

هر صبح در آیینه جادویی خورشید

چون می نگرم او

همه من من همه اویم

او روشنی و گرمی بازار وجود است

درسینه من نیز دلی گرم تر از اوست

او یک سر آسوده به بالین ننهادست

من نیز به سر می دوم اندر طلب دوست

ما هر دو در این صبح طربناک بهاری

از خلوت و خاموشی شب پا به فراریم

ما هر دو در آغوش پر از مهر طبیعت

با دیده جان محو تماشای بهاریم

ما آتش افتاده به نیزار ملالیم

ما عاشق نوریم و سروریم و صفاییم

بگذار که سرمست و غزلخوان من و خورشید

بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم


نرم نرمک می‌رسد اینک بهار خوش به حال روزگار.
 
 
 
 
بهاریه سرایی سنتی کهن در ادب فارسی است و معمولا بیشتر شاعران ایرانی در خصوص بهار و نوروز سروده‌اند.

امسال هم در آستانه نو شدن طبیعت، هر روز شعر یا ترانه‌ای از شاعران و خواننده‌های ایرانی را با هم می‌خوانیم یا گوش می‌دهیم. بهاریه زیر سروده فریدون مشیری، شاعر معاصر است.
 
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگ‌های سبز بید
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می‌رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه‌ها و دشت‌ها
خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها
خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز
خوش به حال دختر میخک که می‌خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب
ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمی‌‌پوشی به کام
باده رنگین نمی‌بینی به جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می‌‌باید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ


 گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: khabaronline.ir


شاید تا به حال این سوال برای شما پیش آمده باشد که در صورت عدم دسترسی به برق شهری مثلا در طول مسافرت و در صورت عدم دسترسی به برق شهری این امکان وجود دارد که لپ تاپ با برق ماشین شارژ شود؟برای رفع این مشکل شارژر فندکی لپ تاپ با هدف شارژ لپ تاپ با برق ماشین ایجاد شده است.تا انتهای مطلب با دوراندیش مرکز فروش لپ تاپ در اصفهان و رتبه دار تعمیرات تخصصی لپ تاپ در اصفهان همراه باشید.

برای شارژ لپ تاپ با برق ماشین نیاز به نوع خاصی از شارژر با نام شارژر فندکی لپ تاپ دارید. کاربرد این شارژر زمانی است که شارژ لپ تاپتان تمام شده است و به برق شهری دسترسی ندارید. مهم ترین مزیت شارژر فندکی لپ تاپ این است که در زمان استفاده از این شارژر شدت جریان برق به طور هوشمند تنظیم می شود. برای استفاده از این شارژر کافیست شارژر را به درگاه فندک داخل ماشین، به طور مستقیم وصل کنید. سپس لپ تاپ را با استفاده از کابل USB به شارژر متصل کنید و منتظر بمانید تا باتری لپ تاپ به طور کامل شارژ شود. این نوع شارژر مناسب کسانی است که ساعات طولانی از روز را بیرون از منزل به سر میبرند و به برق نیز دسترسی ندارند.

شارژر فندکی لپ تاپ دارای تعداد پورت های USB متفاوتی می باشد که تعداد پورت های آن به شما امکان شارژ همزمان چندین دستگاه را می دهد. تنها نکته مهم این است که دو دستگاه متصل به شارژر فندکی باید به ولتاژ یکسانی نیاز داشته باشند.

شارژ لپ تاپ با برق ماشین با شارژر فندکی لپ تاپ

سری دیگری از شارژر های فندکی وجود دارند که نه تنها برق DC را پشتیانی می کنند بلکه توان ایجاد ولتاژ خروجی AC  در حدود ۱۲۰ ولت را هم دارند. به این عمل اینورت کردن برق گفته می شود که به معنای تبدیل برق از حالت DC  به حالت AC که همان برق شهری است، گفته می شود. آن دسته از شارژر های فندکی که عمل  Invert را انجام می دهند دارای قیمت بالاتری نسبت به شارژر های فندکی معمولی هستند. این دسته از شارژر های فندکی با برق ۱۲۰ ولت قادر به شارژ لپ تاپ می باشند و علت اصلی آن هم این است که باتری لپ تاپ به توان بیشتری برای شارژ شدن نیاز دارد. قیمت شارژر های فندکی لپ تاپ که عمل invert را انجام می دهند نسبت به شارژر های فندکی ساده بیشتر می باشد. شارژر فندکی لپ تاپ لنوو نمونه ای پرکاربرد از این نوع شارزر ها می باشد.

شارژ لپ تاپ با برق مستقیم با شارژر فندکی

 

آیا شارژ لپ تاپ با برق ماشین به ماشین و لپ تاپ آسیب می رساند؟

نکته قابل توجهی که در مورد شارژ لپ تاپ با برق ماشین وجود دارد این است که هنگامی که لپ تاپ در حال شارژ با شارژر فندکی است توان الکتریکی مصرفی برای شارژ لپ تاپ از باتری ماشین گرفته می شود. نکته دیگری که وجود دارد این است که حتی در صورت وصل نبودن لپ تاپ به شارژر فندکی اگر فقط شارژر فندکی به جا فندکی ماشین وصل باشد باز هم مقداری توان از ماشین شما کشیده می شود. پس تا حد ممکن سعی کنید فقط در زمان استفاده شارژر فندکی ماشین را به جافندکی متصل کنید.

به این نکته توجه کنید ترجیحا هنگامی که ماشین را استارت می زنید لپ تاپ به شارژر متصل نباشد چون احتمال آسیب رسیدن به لپ تاپ به دلیل ایجاد نوسانات برق وجود دارد.

با استفاده از این شارژر فندکی می‌توانید باتری دو دستگاه مختلف از قبیل گوشی‌های موبایل را به طور همزمان، بدون نیاز به استفاده از پریز برق شارژ کنید.  بنابراین شما با استفاده از این شارژر علاوه بر گوشی موبایل، می‌توانید باتری تبلت‌تان را هم شارژ کنید. شما با استفاده از این شارژر فندکی و اتصال آن به درگاه فندک داخل خودرو می‌توانید گوشی موبایل، دوربین دیجیتال، موزیک پلیر، تبلت و یا آیپد خود را شارژ کنید. این محصول دارای وزن کمی می باشد. برای استفاده از این محصول کافی است دستگاه مورد نظر خود را با استفاده از یک کابل USB به شارژر متصل کنید. اگر بخواهید با استفاده از این شارژر باتری گوشی موبایل آیفون، آیپد و دیگر دستگاه‌های مجهز به درگاه لایتنینگ را شارژ کنید، باید یک کابل لایتنینگ را به صورت جداگانه تهیه کنید. پس از اتصال دستگاه به کابل USB باتری گوشی موبایل یا هر دستگاهی که به شارژر متصل کرده‌اید به طور خودکار شارژ شده و پر می‌شود.

در پایان لازم است ذکر کنم که تا حد ممکن لپ تاپ خود را با شارژری جز شارژر مخصوص لپ تاپ خود، مگر در موارد ضروری شارژ  نکنید. فقط زمانی که راه دیگری جز شارژ لپ تاپ با برق ماشین نبود از شارژر فندکی استفاده کنید.

لپ تاپ با برق ماشین

در این محتوا سعی بر آن بود که شما را با مشخصات فنی شارژ لپ تاپ با جا فندکی ماشین آشنا کنیم. در صورتی که تمایل دارید در مورد شارژر لپ تاپ اطلاعات مفید بیشتری به دست بیاورید

اینجا کلیک کنید. دور اندیش مرکز فروش لپ تاپ در اصفهان و همچنین مرکز تعمیرات تخصصی لپ تاپ در اصفهان  اطلاعات مفید زیادی در تمام زمینه ها اختیار شما قرار می دهد.


منبع:

دوراندیش


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها